• وبلاگ : خاکريز خاطرات
  • يادداشت : شهيد احمد منتظري
  • نظرات : 3 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عادم 

    شهيد احمدمنتظري همانطوركه تمامي عزيزان اطلاع دارند يكي از بسيجيان مخلص بودكه عاقبت به مقصوردخودرسيد وسبكبار به سوي معبودپرواز كرد.

    شهيدمنتظري عادت داشت هروقت مي خواست به شناسايي برود آيه الکرسي بخواندودرروزهاي جمعه مقيدبود غسل جمعه بجاي آورد(درروايت آمده هرکس 40جمعه غسل جمعه کند بدنش بعدازمرگ نيزدسالم مي ماند)شهيد منتظري ازآندسته ازبسيجياني بود كه به اجبار پاسدار وظيفه شد (زيرادستورالعملي آمد كه بسيجيان بايستي تكليف خدمت خودرا مشخص كنندوالا حق حضور بعنوان بسيجي را ندارند) ودرزماني كه به فيض شهادت رسيد خدمت وي به اتمام رسيده بود واين درحالي بودكه درآخرين شناسائي بوسيله بشكه فوگاز پشت گردن وي بشدت سوخته بود ولي عليرغم اصرارمسئولين مبني براينكه جهت درمان به پشت جبهه برودايشان حاضر نشد ماندتادرعمليات كربلاي 4 به آرزوي خويش رسيد،صبح عمليات من به همراه تعدادي از بچه هاي ديگربراي انتقال شهدا ومجروحين به سمت خط حركت كرديم وبعدازانتقال تعدادي از آنها پيكر پاك شهيدمنتظري درجلوي كمين در حاليكه كاملاسالم بودرا پيدا كرديم وهرچه دقت كرديم نتوانستيم جاي زخم را پيداكنيم به ناچار وقتي زيپ لباس غواصي وي را بازكردم ديدم فقط يك زخم بسياركوچك كه به اندازه يك پونس بودبرروي شكم آن عزيز نمايان است وبدن كاملاسالم است به ناگاه ياد غسل هاي جمعه وروايت ذكرشده افتادم زيرا دشمن درمنطقه عمليات كربلاي 4 به قدري آتشباري كرد كه تمام پوشش هاي ني ازبين رفت وكمتر بدن عزيزي را مي ديدي كه سالم باشد.