سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به حقّ برایتان می گویم : حکیم از نادان عبرت می گیرد و نادان از هوای خود . [عیسی علیه السلام]
خاکزیر خاطرات
 
جمعه 88 بهمن 9 , ساعت 6:20 صبح

¤ وقتی راه را از چاه نشناسید بازی می خورید
برای حفظ عشق باید حتماً به معرفت شناسی عشق توجه کرد، به ریشه های معرفتی عشق که اگر آگاهی نباشد عشق هم نخواهد بود و بنابراین اگر بخواهیم پرچم عشق را سر دست نگه داریم باید آگاهی را نیز سر دست نگه بداریم که یک راه مهم آن مطالعات اسلامی حساب شده و متراکم است. بدون کتاب خواندن و بدون زحمت کشیدن هیچ کس حافظ هیچ فرهنگی نمی تواند باشد و با صرف احساسات، هم خطر افراط و تفریط است و هم اندیشه های صحیح نهادینه و ریشه دار نمی شود.
با ورزش یک طوفان، یک بحران و آمدن یک فتنه فرهنگی، یک شبه همه چیز زیر و رو می شود؛ شما خالصید، صادقید اما وقتی راه را از چاه نشناسید بازی می خورید.
بنده به یک نمونه از بازی خوردگان در تاریخ اشاره می کنم که شما اگر ایمان و عشق بازی و عشق ورزی و شهادت طلبی را که بالاترین درجه خلوص یک انسان است داشته باشید ولی اگر از پشتوانه معرفتی درستی برخوردار نباشید هر آینه ممکن است بلغزید یا اگر هم نلغزید چون ثبات ندارید بعد از مدتی دچار تردید یا پشیمانی خواهید شد.
به نظرم آمد اگر به دوره چند ساله ولایت و حاکمیت امیرالمؤمنین(ع) نظری بیندازیم متوجه خواهیم شد که از جهاتی به شرایط ما کمک خواهد کرد؛ دورانی که حکومت به امیرالمؤمنین(ع) رسید. به لحاظ زمانی شبیه دوران ما است. سال 35 هجری یعنی 25 سال از رحلت پیامبر(ص) گذشته است.
¤ تاریخ را می خوانیم تا عبرت بگیریم
تاریخ را به 2 شیوه می توان مطالعه کرد؛ هم قصه وار و به قصدآفرین یا نفرین گفتن به افرادی که این شیوه خوبی است ولی اصلا کافی نیست. روش دومی هم برای بازخوانی تاریخ و سیره پیامبر(ص) وجود دارد که ما را به این نحوه بازخوانی تاریخ توصیه کرده اند که فقط قصه خوانی نیست و به قصد اعتبار و عبرت گرفتن است.
عبرت گیری یعنی جوهر تاریخ را بشناسید و موارد مشابه را در دوران خود پیدا کنید و از سوراخی که افرادی در این دوره گزیده می شوند شما دیگر گزیده نشوید؛ عبرت گرفتن از تاریخ یعنی مواجهه صحیح تجربه اندوزانه با تاریخ؛ برخی ممکن است بگویند که این یک نوع شبیه سازی است اما شبیه سازی غیر از عبرت است و در واقع شبیه سازی تحریف تاریخ است.
شبیه سازی یعنی اینکه شما فقط ظواهر و شباهت های صوری این دوره و آن دوره را پیدا کنید؛ مانند شباهت اسمی یا شباهت راجع به یک زمان یا مکان خاصی که یک شباهت ظاهری است که بعد از آن می خواهند نتیجه ای از آن بگیرند و راجع به امروز یا آن روز داوری کنند. این را می گویند شبیه سازی که کار درستی نیست و البته خیلی ها هم این کار را کرده اند اما عبرت گرفتن نوعی شبیه یابی است نه شبیه سازی؛ یعنی شما تاریخ را فقط به قصد آفرین یا نفرین گفتن مطالعه نمی کنید بلکه می خوانید تا تکلیف خودتان معلوم شود. اینکه امروز من چه باید کنم. آن وقت باید خط و ربط های آن زمان و امروز را بشناسید و به این شکل است که می توانید در فتنه و شبهه درست موضع بگیرید و بازی نخورید.
¤ خوارج صادق بودند ولی بازی خوردند
ممکن است کسی صادق باشد ولی بازی بخورد، ممکن است کسی پرشور و عاشق باشد ولی بازی بخورد، چنانکه بخشی از خوارج این گونه بودند. می دانید که خوارج انسان های منافق و کافر و فاسق نبودند بلکه آدم های بسیار پاک باز و مومنی بودند و در اهداف خود خالص بودند، اهل نماز شب و تهجد بودند. اصلا می دانید که خوارج وقتی برای ترور حضرت امیر(ع) و دو نفر دیگر در مسجدالحرام پیمان بستند و گفتند که تمام مشکلات جهان اسلام زیر سر این سه نفر است: علی(ع)، معاویه و عمروعاص؛ ما باید این سه نفر را در یک شب ترور کنیم و اگر خودمان هم کشته شدیم شهید در راه خدا هستیم و اگر این سه نفر را ترور کنیم جهان اسلام از این جنگ های داخلی و اختلافات رها می شود. البته از سه ترور فقط یک ترور موفق بود و آن ترور علی(ع) بود.
آگاهی از تاریخ و معرفت اسلامی، آشنایی با قرآن، سنت و عقل لازم است. بعد از رحلت پیامبر(ص) مسائلی راه افتاد که بهترین تعبیر از آن تعبیر به فتنه و شبهه است.
¤ هیچ یک از درگیری های زمان علی(ع) دعوای اسلام و کفر نبود
دهه سوم بعد از رحلت پیامبر(ص) بعنوان رهبر اصلی نهضت و بنیانگذار اسلام، درگیری هایی که در زمان علی(ع) پیش می آمد هیچ کدام دعوای بین اسلام و کفر نبود. تقریبا لشکرکشی ها و نبردهای جهان، اسلام و کفر بود که در زمان سه خلفای قبل در جهان اسلام مدام گسترش می یافت البته در این زمان، ایران و بخش مهمی از روم فتح شده بود. در زمان علی(ع) فتوحات خارجی و جنگ اسلام و کفر تقریبا وجود ندارد و خیلی کم رنگ شده است؛ در زمان علی(ع) 3 درگیری وجود داشت. آن هم بین مسلمانان؛ در هر 3 درگیری (جمل، صفین و نهروان) هر دو طرف جنگ مسلمان بودند. یعنی خویشان، اصحاب و بستگان پیامبر بودند و افرادی بودند که سابقه سربازی برای اسلام داشتند، سابقه داران جهاد و مبارزه انقلابی بودند، افرادی که برای اسلام شمشیر زده بودند و بارها تا مرز شهادت پیش رفته بودند. لذا درگیری ها سیاسی بود که بعد نظامی شد و به این شکل 3 جنگ در یک دوره حدود 5 ساله بر علی(ع) تحمیل شد.
¤ جنگهای زمان حضرت علی(ع) همگی مصداق فتنه بود
هر سه دعوا جناحی بود و اصلا دعوای حق و باطل نبود لذا از آن تعبیر به فتنه می شود؛ فتنه یعنی مسئله ای که نه فقط عوام بلکه گاهی خواص نیز در آن به اشتباه می افتند.
امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه چند بار خطاب به مسلمانان فرمود که حق را با آدم ها نسنجید، ملاکتان انسان ها نباشد چرا که انسان ها تغییر می کنند. همه در معرض فسادیم، هیچ کس خائن و فاسد به دنیا نیامده است، همه ما کم کم فاسد یا خائن می شویم. فردی که علی(ع) را ترور کرد کافر نبود جزء سربازان علی بود، مجاهدی رزمنده بود که سابقه فعالیت در جبهه داشت. شمر که سر حسین(ع) را بر ید مجاهد بود، رزمنده ای بود که 35سال قبل جزو افسران حضرت امیر(ع) بود اما دو دهه بعد در کربلا سر امام حسین(ع) را برید و جزو افسران یزید شد. همه ما در خطریم، هیچ کس نباید به سابقه خود تکیه و اعتماد کند؛ باید بدانیم که تا مرجع تقلید شویم در خطریم، ما مرجع تقلیدی داشتیم که می خواست علیه امام خمینی(ره) کودتا کند، مرجع تقلیدی که هم مقلد داشت و هم رساله.
¤ فتنه بروز عملی شبهه است
حضرت امیر(ع) می فرماید: شیطان با هیچ کس شوخی ندارد و سراغ همه می رود و از هیچ کس نمی گذرد، سراغ قوی ترین رزمندگان، مجاهدان و شهادت طلبان تاریخ رفته و آنها را فاسد کرده است. سرکینه، رقابت، جاه طلبی، ریاست طلبی و قدرت طلبی، ثروت طلبی و شهوت طلبی و به همین خاطر همه ما تا لحظه آخر در خطریم و باید دانست که فتنه بروز عملی شبهه است.
در آیات 2 و 3 سوره عنکبوت آمده است که آیا مردم فکر کردند که رها می شوند و هیچ آزمونی در کار نیست، باید گفت که یکی یکی شما را به صلابه آزمایش می کشیم و نمی گذاریم کسی بگوید که ما مومنیم.
خداوند صریح می فرماید: آیا مردم گمان کرده اند که همین طور رها می شوند و همین که بگویند ما ایمان آوردیم مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ باید امتحان پس دهید و باید معلوم شود که به چه دل بستید؟ آیا منافع، جاه طلبی، قدرت و ثروت را زیر پا می گذارید یا خیر؟ باید مشخص شود که خدای تو کیست، خدای تو چیست، باید معلوم شود که حقیقتا خداپرست هستی یا نه. نام هر کسی را که در تاریخ می خوانید در آزمون قرار داده ایم، بر سر انتخاب قرار دادیم که بین دین و دنیا انتخاب کند، خداوند می فرماید نمی گذاریم هیچ کدامتان از دنیا بروید مگر اینکه بین دین و دنیا انتخاب کنید.
باید معلوم شود که چه کسانی صادق و چه کسانی کاذب هستند. به ظاهر شما ما بازی نمی خوریم. اما همه شما باید آزمون پس دهید تا معلوم شود چه کسانی صادق اند و چه کسانی کاذب.
¤ درگیری های بعد از پیامبر، جنگ بین اسلام ناب و اسلام قلابی بود.
امیرالمومنین(ع) فرموده اند: زمانی که این آیات بر پیامبر(ص) نازل شد من خدمت ایشان بودم و از ایشان پرسیدم و ایشان آیه را خواند و فهمیدیم عمده فتنه هایی که در این آیات نام برده شده، فتنه هایی است که بعد از پیامبر(ص) اتفاق خواهد افتاد که حق و باطل مخلوط شده است چرا که زمان پیامبر(ص) جنگ اسلام صریح و کفر صریح بود اما بعد از پیامبر، جنگ بین اسلام درست و اسلام قلابی بود ولی هر دو اسلام بودند و هر دو طرف می گفتند: ما حامی پیامبریم، اصحاب پیامبریم، مجاهد راه قرآنیم. بنابراین دعوا خیلی پیچیده شد و تشخیص حق از باطل سخت شد. البته برای برخی افراد سخت شد و الا اگر کسی دقت می کرد و مبانی را می شناخت باز هم آسان بود.
حضرت امیر(ع) می فرماید: از پیامبر(ص) پرسیدم این چه فتنه ای است، رسول خدا (ص) فرمود: علی پس از من این امت به فتنه خواهند افتاد و دچار انواع امواج آزمون خواهند شد.
پیامبر(ص) به علی(ع) بشارت داد که تو شهید خواهی شد اما نه در این جنگ بلکه در زمانی که مردم دچار فتنه شده اند و با ایمان خود بر خداوند منت می گذارند و براساس شبهات عمل می کند و موضع می گیرند و وارد عمل می شوند.
امیرالمومنین(ع) در ادامه می فرماید: از پیامبر(ص) پرسیدم یعنی از دین برگشتگی؟ یعنی همه کافر می شوند؟ پیامبر(ص) فرمود: نه، بلکه فریفتگی، این افراد بازی می خوردند البته خود آنها نیز دلشان می خواهد که بازی بخورند.
¤ مخلوط شدن دوست و دشمن از عوارض چهارگانه فتنه است.
طی این 30 سال انقلاب در موارد متعددی برای کشورمان فتنه هایی پیش آمد که مردم و نیروهای انقلاب گاهی با یکدیگر درگیر شدند و نفهمیدند که حق و باطل چیست.
حضرت امیرالمومنین(ع) در حکمت 3 می فرماید: نگویید خدایا پناه بر تو از فتنه چون همه شما بی استثنا دچار فتنه خواهید شد چرا که باید امتحان پس دهید و باید مشخص شود که شما صادقید یا کاذب.
حضرت امیرالمومنین(ع) در خطبه دوم نهج البلاغه در خصوص فتنه می فرمایند: فتنه چون شتری مست مردم را پی در پی پایمال می کرد و ناخن در ایمان آنها می زد. فتنه مسئله ای است که به ایمان افراد ناخنک می زند و بعد امیرالمومنین(ع) فرمود: فتنه که می آید چند چیز نیز به دنبال آن می آید:
اول تردید یعنی اینکه همه به شک می افتند.
دوم: اختلاف
سوم: بی ثباتی و تزلزل در ایمان
چهارم: گم کردن دوست و دشمن و مخلوط شدن دوست و دشمن؛
حضرت امیر(ع) فرمودند که اینها از عوامل فتنه است.
¤ شروع فتنه از نفس و بدعت نظری
در مفاهیم است.
امام علی(ع) در خطبه 50 نهج البلاغه در خصوص اینکه فتنه چگونه شروع می شود می فرمایند شروع فتنه از دو جاست:
یک بعد نفسانی دارد یعنی خودخواهی؛ افرادی پیدا می شوند که خود محورند، دیکتاتورند، منفعت طلبند و فقط دنبال قدرت و پیروزی خودشان هستند.
دوم اینکه شروع فتنه از بدعت نظری در مفاهیم است؛ یعنی تغییر دادن اصول یا تحریف آن.
حضرت امیرالمومنین(ع) در خطبه 50 نهج البلاغه این دو عامل را نقطه شروع فتنه می داند:
سپس گروهی از گروه دیگری کمک می خواهند؛ یعنی یک عده انحرافات فکری را تئوریزه می کنند و عده ای هم برای نفسانیت آنها هیزم می ریزند و آنها هم با نفسانیت خود روی مفاهیم تئوریک آنها نفت می ریزند.

حسن رحیم پور ازغدی

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ